حلماحلما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

هدیه ای از جنس عشق

بدون عنوان

من مادر میشوم همان روزی که متوجه مشکلی میشوم روزی که میفهمم هیچوقت صاحب فرزندی نخواهم شد روزی که زار زار گریه میکنممنی که بی تفاوت به بچه ها بودم دیگر عاشق بچه ها میشوم دلم میگیرد برای همسرم اشک میریزم کل زندگیم دگرگون میشود بعد از چند هفته مقاوم میشوم به همه چیز جور دیگری نگاه میکنم به حکمت و مصلحت خدا اعتقاد پیدا میکنم به نگهداری از فرشته های بی سرپرست فکر میکنم من مهربانترین زن دنیا میشوم هر ماه منتظرمیشوم هر ماه بی بی چک در دستم هست با جواب منفی ازمایشها اشک میریزم اما من امیدوارم میرسد روزی که بی بیچک منفی همیشگی کمی رنگیگیرد دوخطه میشود چشمانم تار میشود یعنی هورمون مادرانه در وجودم دیده میشود همه دلایل دکترها خنده اور میشود خواب و ر...
27 فروردين 1394
1